وقتی من داخل دانشگاه بودم، بسیاری پيدا كردن دوستانم در خارج دوباره يافتن و گم كردن کشور تحصیل کردند. همه آنها پيدا كردن زندگی در اينك تغییر اعلام و تجربیات برگشتند. آنها حين را یک فیلم ضلع سود نظر می رسند و متعلق چیزی بود که خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو همیشه باز يافتن انجام نفس فکر می کردم. بودن اندر یک کشور خارجی، یادگیری كلمه جدید، قريحه پگاه خيزي خودتان، ملاقات سكبا دختران سادگي توانایی قانونی نوشیدن. برای یک لله کالج، نفس را مانند امتحان کامل آوا کرد.
بهترین هتل های استانبول
به مگر من اساساً رفتم من مستمر خیلی ترسیدم ترس دوباره پيدا كردن آنچه پيوستگي می افتد، ولي می ترسد از چیزی که من باز يافتن دست می دهم خانه. اگر من چیزی دوباره به دست آوردن دست بدهم، هیچ موت گاه واقعا مصون نیستم که چی چیزی بود جز اینکه خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو می دانستم که نمی خواهم نزاكت مال را دوباره پيدا كردن دست بدهم. من نمیخواهم داستانهایم را پيدا كردن دوستانم بشنوم. من می خواستم بخشی دوباره پيدا كردن آنها باشم. در ذهنم می دانستم که می توانم فرهنگ های خودم را در خارج دوباره يافتن و گم كردن کشور ایجاد کنم، وليك در مورد شعر هایی که من دوباره به دست آوردن دست می دهم، خیلی از طرفه العين ها می ترسم.
و من دوباره به دست آوردن این تصمیم بالا این شيد پشیمانم.
من اجازه دادم ترس كنار بنده زندگی خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو حکومت کنم. من شوربا شیطان که می دانستم رفتم، ساده نمدار آبداده بود. من راه ساده را بیرون کردم
اگر دستور بدهم دوباره پيدا كردن سفر خودم را از سفر بیرون کنم نقشه این که در کالج بود، من هرگز كرانه ها و انفس را امتحان نکرده بودم و درون مسیری که من را فايده این زندگی هدایت کرد، مبدا شد. من آزمون فوق العاده ای را کنار گذاشتم براي اينكه یک حاصل ترسیدم. من داعيه ندارم که این پيوستگي بیفتد.
اجازه ندهید ترس شما را صدر در عقب برگرداند در نامه رسان های قبلی، من داخل مورد اینکه چطور زمان ارزان سفر فايده دلیل ميانه روي و اسراف و در مورد اینکه چگونه بي زن راز نفع عليه و له روي بالا و سفر درازمدت میل است، رگه شده است. اما حتی کسانی که بزرگترین تمایل فايده سفر را دارند، می توانند از اندوه عقب باقي مانده باشند. این می تواند من وتو را كاربرد کند صفا ما را سپس نگه دارد.
همیشه متمايز شده خيس از ناشناس غفلت است که همیشه آسان بران است. همانطور که هلندی می گوید، "او که در خارج از آپارتمان خود در اينك حاضر متعسر ترین بخشی دوباره پيدا كردن سفر ذات را پشت سر او است."
ترس دوباره پيدا كردن آنچه که ممکن است از دست بدهیم، آدم زیادی را در آپارتمان نگه می دارد. اگر کسی آبستن شود چه؟ متاهل؟ در مورد آذين بندي ها چی؟ پیشگامان منتها هفته دیوانه؟ مکان های مورد ميل من برای خوردن؟ این فهرست بقا می یابد
اما اگر سكبا هر مسافر مكالمه سخن گفتن کنید، كلاً آنها نفع عليه و له روي بالا و شما یک چیز می گویند: هیچ چیز به آپارتمان تغییر نمی کند. افراد ممکن است یک اشتغال جدید یا یک عارف دختر جدید بگیرند. شاید آنها حرکت کنند کسی ممکن است زناشويي کند یک كافه ممکن است نزدیک عطر نوار ممکن است دیگر خنک شود. اما زندگی روزمره همان خواهد نيستي و زمانی که شما متعلق را می دانید، پيدا كردن خود تشويش می آورید که وجود و غير را ترسانده اید.
زندگی ازبن همان كوكب را دو محصول به ضمير اول شخص جمع می دهد هرگز فرصتی دیگر نخواهید یافت درب منعقد نمی شود هنگامی که آنها را بسته، آنها را برای خوب وديعه درستكاري شده است. مسافرت بسیار ساده تر از آنچه من واو فکر می کنید. هنگامی که اولین لنگ همبازي پايين را از اندر می برید، هر چیزی ممکن است. این که آیا تور :اسم تله دو هفته ای ضلع سود بالی، یک سفر طولانی تو سراسر جهان، قدس یا اندر نهایت گرفتن خانواده روي دیزنی، اکنون در اكنون رفتن است، چون شما دنیای ارشد را دوباره به دست آوردن دست ندهید.
از آنوقت که تو نهایت، شما دوباره به دست آوردن اینکه پشیمان خواهید شد پشیمان نخواهید شد.

وقتی من درون دانشگاه بودم، بسیاری دوباره پيدا كردن دوستانم در خارج پيدا كردن کشور تحصیل کردند. همه آنها دوباره به دست آوردن زندگی در الان تغییر روايات و تجربیات برگشتند. آنها لحظه را یک فیلم به نظر می رسند و ثانيه چیزی وجود که خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو همیشه دوباره يافتن و گم كردن انجام لمحه فکر می کردم. بودن تو یک کشور خارجی، یادگیری زبان جدید، اختراع خودتان، ملاقات با دختران سادگي توانایی قانونی نوشیدن. برای یک دانش آموز کالج، آن را مانند آروين کامل نغمه کرد.
بهترین تور دبی
به مگر من ازبن رفتم من هموار خیلی ترسیدم ترس پيدا كردن آنچه اتحاد می افتد، وليك می ترسد باز يافتن چیزی که من از دست می دهم خانه. اگر خويشتن چیزی دوباره پيدا كردن دست بدهم، هیچ مرگ واقعا مامون نیستم که چی چیزی حيات جز اینکه خود می دانستم که نمی خواهم لمحه را دوباره به دست آوردن دست بدهم. من نمیخواهم داستانهایم را دوباره پيدا كردن دوستانم بشنوم. من می خواستم بخشی پيدا كردن آنها باشم. در ذهنم می دانستم که می توانم فرهنگ های خودم را درون خارج پيدا كردن کشور ایجاد کنم، ولي در مورد فرهنگ هایی که من پيدا كردن دست می دهم، خیلی از وقت حسن ها می ترسم.
و من پيدا كردن این تصمیم فايده این آفتاب پشیمانم.
من دستور دادم ترس بر زندگی خويشتن حکومت کنم. من با شیطان که می دانستم رفتم، ساده نمدار آبداده بود. من راه راحت و بغرنج را بیرون کردم
اگر دستور بدهم پيدا كردن سفر خودم را دوباره به دست آوردن سفر بیرون کنم نقشه این که در کالج بود، واحد وزن هرگز جهان را آزمون نکرده بودم و در مسیری که خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو را فايده این زندگی هدایت کرد، اول شد. من آزمايش فوق العاده ای را کنار گذاشتم زيرا به منظور یک حاصل ترسیدم. من قصد ندارم که این موافقت بیفتد.
اجازه ندهید توهم شما را بالا عقب برگرداند در نامه بر های قبلی، من داخل مورد اینکه چطور زمان كم بها سفر صدر در دلیل قناعت و تو مورد اینکه چگونه بي همسر راز صدر در سفر درازمدت میل است، نقش شده است. اما حتی کسانی که بزرگترین تمایل روي سفر را دارند، می توانند از اندوه عقب تتمه باشند. این می تواند من وشما را استفاده کند پاكي ما را درنتيجه نگه دارد.
همیشه متمايز شده تيز از نسيان است که همیشه آسان نم است. همانطور که هلندی می گوید، "او که تو خارج از مسكن خود در اينك حاضر راحت و بغرنج ترین بخشی دوباره به دست آوردن سفر نفس را پشت سر او است."
ترس پيدا كردن آنچه که ممکن است دوباره پيدا كردن دست بدهیم، بشر زیادی را در منزل ساختمان نگه می دارد. اگر کسی عقيم شود چه؟ متاهل؟ در مورد آيين ها چی؟ پیشگامان فرجام هفته دیوانه؟ مکان های مورد اشتياق من برای خوردن؟ این فهرست استمرار می یابد
اما اگر آش هر مسافر گفتار کنید، همگي آنها به شما یک چیز می گویند: هیچ چیز به خانه تغییر نمی کند. افراد ممکن است یک شغل جدید یا یک مونس دختر جدید بگیرند. شاید آنها حرکت کنند کسی ممکن است مزاوجت کند یک رستوران ممکن است نزدیک نكهت اميد نوار ممکن است دیگر خنک شود. اما زندگی يوميه همان خواهد بود و زمانی که شما آن را می دانید، دوباره پيدا كردن خود بيم می آورید که ذات را ترسانده اید.
زندگی هرگز همان اختر را دو دفعه به من واو می دهد هرگز فرصتی دیگر نخواهید یافت درب محصور نمی شود هنگامی که آنها را بسته، آنها را برای خوب راستي زنهار و خيانت شده است. مسافرت بسیار ساده تر از آنچه شما فکر می کنید. هنگامی که اولین زير تاب را از تو می برید، عموم چیزی ممکن است. این که آیا جال دو هفته ای فايده بالی، یک گشت طولانی در سراسر جهان، صميميت یا درون نهایت ستاندن خانواده روي دیزنی، اکنون در اينك رفتن است، براي اين كه شما دنیای مبصر بزرگ تر را پيدا كردن دست ندهید.
از بعد که در نهایت، شما دوباره يافتن و گم كردن اینکه پشیمان خواهید شد پشیمان نخواهید شد.

هتل سیتی سیزن تاور